علم کده

شهر هیجان انگیز علم و فنون مورد علاقه تمام مردم ایران

۴۴ مطلب با موضوع «روانشناسی» ثبت شده است

دوست دخترم حامله شده باید چه کارهایی را انجام بدهم؟

 پرسش:

با سلام

پسری هستم 26 ساله که نزدیک به یک سال پیش با دختری آشنا شدم و بعد از چندین بار قرار

به او علاقمند شدم از طرفی شرایط ازدواج برایم مهیا نبود و خانواده دختر هم به گفته خودش به هیچ عنوان راضی به ازدواج با شخصی مثل من نمی شدند.

من بعد از مدتی به او پیشنهاد ازدواج موقت دادم و او نیز قبول کرد چون واقعا به هم علاقه مند شده بودیم و از طرفی بسیار میترسیدم که به گناه آلوده شویم.

صیغه موقت را خودم جاری کردم و با مهریه معین به عقد هم درآمدیم و تا سه ماه پیش با هم رابطه داشتیم تا اینکه خانواده او به وی مشکوک شدند و او را در خانه محبوس کردند.

چند روز پیش بعد از سه ماه بیخبری با من تماس گرفت و گفت که از من باردار شده و قصد دارد تا جنین را سقط کند.

من با کار او شدیدا مخالفت کردم ولی گفت اگر خانواده اش بفهمند حتما او را خواهند کشت.من به او پیشنهاد دادم که با هم فرار کنیم و وقتی بچه به دنیا آمد برگردیم و اعلام کنیم که ما رسما به عقد هم درآمده ایم.

ما در واقع نه کار خلاف شرع انجام داده ایم نه خلاف قانون.

اگر ممکن است بهترین راه حل را به من ارائه دهید تا مانع از نابودی همسر و فرزندم بشوم.

پاسخ:

با سلام و عرض ادب

خوب متاسف شدم بابت این مشکل و ای کاش ار ابتدا در ایجاد این دوستی دقت می کردید و بعد هم در چگونگی آن بیشتر حساس می شدید.

وقتی شما از ابتدا می دیدید چنین مشکلی وجود دارد و امکان ازدواج نیست نباید رابطه را در حد نزدیکی می کردید که چنین مشکلی ایجاد شود و لذا در این واقعه بیشترین ضربه را دختر می خورد.

حال کاریست که شده ان شالله که ختم به خیر شود.

شما دوست عزیز در ابتدا مطمئن شوید که حرف او راست است و قصد فریب و بازگشت شما و ایجاد رابطه دوباره را ندارد چون ممکن است که هدفش از بیان این مسئله بازگشت شما و ایجاد دوستی مجدد باشد یا هر قصد مشابه دیگر.

حال که بر فرض صحت حرفش وضعیت اینطور است شما باید سریع پدر و مادر خودتان را توجیه کنید که به خواستگاری دختر خانم برید و پدر و مادرش را راضی و سریع ازدواج کنید و اگر در این امر دقتی بکنید و با هشویاری زیاد عمل کنید امکان اینکه راضی شوند و تن به ازدواج شما دهند زیاد است.

اما اگر رفتید و راضی نشدند باید قضیه حامله شدن دختر را به مادرش تنها یا هر کسی(واسطه) از خانواده دختر که معقولتر و منطقی تر است اطلاع دهید تا مادر دختر شوهرش را و یا اون واسطه خانواده دختر را راضی کند با وصلت شما دیگر مخالفتی نکند و ان شالله ازدواج کنید و از نظر قانونی هم با توجه به از بین رفتن بکارت و حامله شدن، دختر خانم متعلق به شما هستند.

بالاخره سعی کنید به هر نحوی که شده بدون درگیری و مشکلی با ازدواج موافقت کنند که باعث کشته شدن فرزندتان نشوید.

برای اینکه اختلافی پیش نیاید و خدایی نکرده درگیری نباشد قضیه را پدر دختر نفهمد و شاید بعدا بفهمد که دیگر ممکنه خیلی عکس العمل خاص نشان ندهد.

فرار کردن کار درستی نیست چون مسلما مشکلات فراوانی دارد و توابع بدی به دنبالش هست و برای دختر هم سخت است و مطمئنا در دوران بارداری و موقعه وضع حمل به حضور مادر نیازمند است.



هدست بلوتوث بیتس مدل Q3

تجربه ای نو برای لذت بردن از موسیقی

کیفیت صدا را لمس کنید!

پخش موزیک با کیفیت صدای فوق العاده عالی و رفع نویز محیط


اتصال از طریق بلوتوث بدون نیاز به سیم

قابلبت اتصال مموری Micro SD


ویژه موبایل ،تبلت، لپ تاپ و کامپیوتر

بهترین هدیه برای جوانان و ورزشکاران

قابلیت شارژ شدن از طریق پورت USB


قیمت : 69000 تومان



هدفون بیتس مدل Q3 ساخت شرکت معروف بیتس صدایی قدرتمند را تولید می‌کند و دکمه های کنترل تعبیه شده بر روی آن همراه با میکروفن به کاربر این امکان را می‌دهد تا موسیقی در حال پخش را کنترل کرده و همچنین تماس‌های تلفنی را در صورت اتصال به تلفن‌های همراه هوشمند پاسخ داده و یا قطع کند. درایورهای این هدفون علی‌رغم حجم و اندازه‌ی متوسط، صدایی قدرتمند با BASS مناسب تولید می‌کنند. پدهای هدفون راحتی خوبی بر روی گوش داشته و درعین‌حال عایق خوبی برای صدا هستند و تا حد امکان از نشت صدا به بیرون و ورود صدای مزاحم محیط به داخل جلوگیری می‌کنند. ساختار چرخشی گوشی‌های این امکان را می‌دهند تا بتوان آن‌ها را چرخاند و به‌صورت تخت قرار داد تا حمل‌ و نقل هدفون آسان شود. این هد ست فوق العاده کیفیت ساخت بی نظیری داشته که نسبت به قیمت پایین آن واقعا چشمگیر است. بدنه این هدست از فلز نشکن بوده و انعطاف و نشکن بودن آن کاربران را حیرت زده می نماید.


قیمت : 69000 تومان



ویژگی های هدست بلوتوث بیتس مدل Q3  :
- اتصال هدست از طریق بلوتوث (بدون سیم)
- دارای درگاه مموری (رم) میکرو اس دی
- پشتیبانی از انواع گوشی موبایل،‌ تبلت،‌ آیفون،‌ آیپد،‌لپ تاپ و کامپیوتر
- امکان شارژ شدن با پورت USB
- دکمه مخصوص برای کم و زیاد کردن صدای هدست
- دکمه های مخصوص برای تعویض آهنگ و توقف آهنگ
- پخش موزیک با کیفیت صدای فوق العاده عالی و رفع نویز محیط
- طراحی زیبا، سبک و اورگونومیک
- کیفیت ساخت فوق العاده بالا
- بسیار منعطف و ساخته شده از فلز نشکن
- دارای رادیو استریو



روش خرید:
برای خرید پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول یا محصولات مورد نظرتان را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.

قیمت : 69000 تومان

۱۵ بهمن ۹۵ ، ۰۶:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
alireza karimi

میل جنسی زیادی دارم و به شدت داره منو عذاب می ده چیکار کنم؟؟؟

میل جنسی و عذاب

پرسش:
سلام من یک دختر 23 ساله دانشجو هستم که در شهر ستان دور از خانواده و تنها ی تنها زندگی می کنم سوالات زیادی دارم که ممنون می شوم اگر وقت داشتید و براتون میسر بود به همه جواب بدهید

 من متاسفانه میل جنسی زیادی دارم و این موضوع به شدت داره من عذاب می ده خیلی زیاد. من ادم خیلی زیاد معتقدی هم هستم و دلم راضی به خیلی چیزها نمیشه ولی واقعا موندم چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و این تنها زندگی کردن من هم داره به این موضوع دامن می زنه لحظه ای نمی تونم از فکر مسائل جنسی بیرون بیایم خیلی خیلی خیلی زیاد زود تحریک میشوم خیلی زود دست خودم هم نیست از سنین قبل بلوغ هم دقیقا به همین شکل بودم بدون اینکه بدونم سکس چیه و نیاز جنسی چیه شدیا تحریک بودم باور کنید روزه و ورزش و.... ان قدر که شما ها فکر می کنید کار ساز نیست اخه این میل را نمیشه از بین برد روزگاری فکر می کردم که میشه ان از بین برد اما دیدم که فقط بدتر شد بعضی و قتها واقعا مجبور میشوم ان کاری که چندان هم جالب نیست را انجام بدهم اما خیلی کم و تو فاصله زمانی زیاد تا معتاد این کار نشوم و فقط یک کمی ارام بشوم دست خودم دیگه نیست ولی احساس گناهش من می کشه؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا نظر دین با نظر اکثر پزشکها فرق می کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من تو این زمینه نظرهای خیلی دکترها را تو سایتهای معتبر دیدم اکثرشون اتفاق نظر دارند که خود ارضایی در یک حد معمول طوری که ضرر برای بدن نداشته باشه و طرف معتاد نشه حتی برای بدن ضروری و جواب ندادن به غریزه طبیعی جنسی عواقب بدتری داره و...... ولی نظر علمائ را که می خونی فقط یک کلمه می گند حرام و بس خوب طرف چی کار کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تو اکثر سایتهای پزشکی را که نگاه کنید این بزرگترین مشکل جوانها است که هیچ کس هم جواب درستی براش نداره باز هم وقتی به متن دین که رجوع می کنی میبینی برای مردها چه قدر راه باز و چه قدر تو این زمینه برای اونها اختیارات گداشته شده چه در زمینه ازدواج دائم و موقت و هم چنین عرف جامعه هم هماهنگی بیشتری با این مساله داره ولی زن و نیازهایش کاملا سر کوب شده وحتی به نظر من تو دین هم این مساله نا دیده گرفته شده و راه حلی براش نیست خوب دخترها چی کار کنند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کسی که تحت هیچ شرایطی نمی تونه ازدواج کنه و هیچ موقعیتی هم براش نیست و نیاز جنسی هم داره باید چی کار کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نمی دونم شاید شما هم نتونید جوابی به من بدهید شاید این فقط یک درد دل باشه به عنوان یک ادم نا شناس که نمی تونه هر جایی درد ش بگه و اصلا چی بگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ امشب بعد نماز به خودم قول دادم که هیچ وقت دیگر به مسائل جنسی فکر نکنم و تو فکرم هم لذت نبرم اما نمیشه دست خودم نیست واقعا نیست همین که می روم روی تختم می خوابم بی اراده شروع میشه و داغونم می کنه خیلی زیادخودم کنترل می کنم حتی دقیق ای فکر هم من کاملا تحریک می کنه نمی دونم ایا فکر کردن به این شکل هم واقعا واقعا گناه داره؟؟؟؟؟ اگر انجوری باشه من خیلی زیاد گناه کردم و هیچ وقت هم .................. بعضی وقتها فقط گریه می کنم اینقدر گریه کردم و از خدا خواستم که حد نداره اما دعا هممشکلم حل نکرده فشار زیاد را نمی تونم تحمل کنم هر چند که روزها روزه بگیرم و گاها تا صبح هم نماز شب بخونم ولی فشار جای خودش داره من چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خدا این نیرو راداده که من ضجر بده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا دعهای من مستجاب نمیشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ همیشه می گم کاش که من این میل اصلا نداشتم تا راحت تر زندگی می کردم اگر واقعا دختری تا اخر عمرش هم نتونه به هیچ شکلی ازدواج کنه باز هم خود ارضایی برای ان گناه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اگر کم بکنه که مریض نشه چی؟؟؟؟؟؟؟ نگیید که بره ازدواج موقت بکنه خودتون هم خوب می دونید برای دختر ان هم تو شرایط کشور ما و ..... نشدنی و کار را خراب تر هم می کنه برای مردها همه چیز فرق می کنه و راحت می تونند این کار را بکنند اما دختر نه اصلا چی بگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ به کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اگر تحریک کردن طوری باشه که اصلا باعث ارضا و ارگاسم نشه و کاری به ان ناحیه نداشته باشه باز هم گناه خود ارضایی را داره؟؟؟؟؟؟؟ فقط در یک حد کمش که ادم ارام بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ممنون میشوم اگر به تمام این سوالها اگر تونستید جواب بدهید .


پاسخ:
با سلام و عرض ادب

خدمت شما خواهر گرامی عرض کنم که متأسفانه یکی از مشکلاتی که امروز به صورت جدی در جامعه ما مطرح است، مشکل جوانان و غریزه جنسی و بالا رفتن سن ازدواج است. این مسئله اگر چه همیشه وجود داشته و تازگی ندارد، اما سخت شدن شرایط فرهنگی ازدواج و دیر انجام شدن آن و وجود عوامل تحریک کننده و آزاد بودن نسبی روابط در جامعه و آمیختگی دختران و پسران جوان و... به این مشکل دامن زده و آن را بسیار حاد و جدی نموده است. در ابتدا لازم می‌دانیم که به این مشکل اجتماعی (بالا رفتن سن ازدواج) اشاره کنیم که ریشه اغلب مشکلات جنسی است.
در نوشتة خود آورده‌اید که تحت هیچ شرایطی نمی‌توانید ازدواج کنید! چرا؟ آیا به سبب نداشتن خواستگاران یا شرایط تحصیل و...؟ آیا شرایط خانواده است یا شرایط خودتان؟ آیا فراهم آوردن شرایط در توان شما نیست؟ چقدر در مورد این مسئله و راهکارهای آن اندیشیده‌اید؟
می‌پذیریم که امروز شرایط ازدواج به دلایل متعدد سخت شده ،‌اما سخن ما این است که آیا نباید به خاطر نتایج بسیار ارزشمند آن (که اکمال دین و تقویت ایمان و نجات  و رهایی از عذاب دوزخ و گناه و... که بخشی از آن است) سختی‌ها را به جان خرید، یا از بسیاری خواسته‌ها که حتی شاید اهمیت نیز دارد صرف نظر نمود؟ مگر نه این است که برای رسیدن به هدف ارزشمند، سختی‌های آن را باید به جان خرید؟ مطلوب هر چه ارزشمندتر باشد، سختی‌های بیشتری را باید تحمل نمود.
بنابراین اولین و مهم ترین توصیة ما این است که هر چه زودتر و بیشتر به ازدواج و راهکارهای آن و برطرف نمودن موانع بیندیشید.
برای شما که دختر هستید، شاید در ابتدا ناممکن جلوه کند، مثلاً نمی‌توانید به خواستگاری بروید ، اما مگر باید حتماً مردان به خواستگاری بروند؟ شما نیز می‌توانید به طریق  غیر مستقیم به این کار اقدام کنید یا حداقل آمادگی خود را برای ازدواج به دوستان خود اعلام کنید، یا مثلاً در مجالس زنانه مانند مساجد و برنامه‌های عمومی شرکت کنید و از این طریق خود را در معرض دید دیگران قرار دهید. نقش واسطه ها بسیار مهم است.
تنهایی شما، عامل تحریک به حساب می‌آید. با بیرون آمدن از تنهایی، علاوه بر این که یکی از عوامل را تضعیف کرده‌اید، شرایط بهتری برای ازدواج فراهم آورده‌اید.
گفته‌اید که در هنگام رفتن به رختخواب این مسئله تشدید می‌شود و فکرهای شهوت انگیز به سراغتان می‌آید.
بهتر است هیچ گاه زود به رختخواب نروید و تا کاملاً خسته نشده‌اید، نخوابید. برای این منظور می‌توانید برخی از کتاب های اعتقادی یا مطالعات سخت و خسته کنندة درسی را آماده کنید و پیش از رفتن به رختخواب و دراز کشیدن آنها را مطالعه نمایید.
در مورد مشکل خود ارضایی سخن گفتید که آیا هیچ راهی برای توجیه دینی در شرایط بسیار سخت وجود دارد ، یا حد اقل بخشی از آن برای رسیدن به آرامش ، توجیه دینی دارد ؟
در پاسخ باید بگوییم : آنچه از فتوای فقها و مراجعه به کتاب های اخلاقی به دست آوردیم ، استثنایی را در مورد این عمل قائل نشدند و این عمل از گناهان کبیره محسوب شده است و در صورت مبتلا شدن به این عمل در هر حد و اندازه ، باید از این گناه توبه نمود ، اگر چه بارها اتفاق افتد .
در ادامه نوشته تان ، از تغایر یافته های علمی با آموزه های دینی سخن گفتید. باید در این باره خدمت شما خواهر گرامی ، چند نکته را یاد آور شویم.
اولا آنچه از یافته علمی بیان کردید ، به طور قاطع نیست ، بلکه احتمالا نظریه برخی از پزشکان باشد ، که باید در کنار آن نظریه روان شناسان را نیز مورد توجه قرار داد و در ضمن میزان اعتقاد و باور یک پزشک به اعتقاد و باور دینی نیز قابل توجه است.
ثانیا : آنچه یک پزشک می تواند طرح نماید ، صرفا با نگاه به آثار عمل کرد و رفتار انسان بر جسم و وجود طبیعی انسان ها است. بنابراین یک پزشک کاملا می تواند نظریه اش صحیح باشد که با فشار جنسی شدید ، می تواند برای جسم آسیب داشته باشد ، پس مس توان کمی آن را تخلیه نمود ، اما آنچه از طرف دین مورد توجه قرار می گیرد ، تنها جسم انسان نیست ، بلکه روح و روان انسان و آسیب های آن ، بیشتر مورد توجه دین قرار دارد.
پس می تواند در نتیجه این دو نظریه با هم متفاوت باشد.
مثلا ممکن است که این عمل ، حالتی در روان انسان ایجاد کند که موجب دوری از خدا گردد ، اگر چه حتی اندک باشدو به همین خاطر اصل عنمل با صرف نظر از میزان آن منفور دانسته شده است. مانند این که دین نوشیدن شراب حتی اگر قطره ای باشد ، حرام ونجس دانسته و فرموده است : انما الخمر و المیسر رجس من عمل الشیطان فاجتبوه . شراب و قمر پلید است. از ان پرهیز نمایید.
شاید عملی مانند خود ارضایی نیز چنین باشد.
شاید هم اجازه به کم ان علاوه بر تأیید ضمنی ، مقدمه ای برای آغاز راهی باشد که سرانجام آن بیماری های متعدد را بدنبال دارد که مورد تأیید پزشکان و روان شناسان نیز قرارگرفته است.
نیز ممکن است ممنوع بودن مطلق آن در دین برای دلایل دیگری باشد که از ما پنهان است ، مثلا با مشروعیت این کار حتیدر حد کم ، موجب شود که شخص از همین طریق به اقناع و آرامش دست یابد و از امر بسیار مهمی مانند ازدواج و تشکیل خانواده و بقا و تداوم نسل بشری و... بازماند ؛زیرا به طور طبیعی یکی از انگیز های و محرک های بسیار مهم برای ازدواج به خصوص در مردان ، محرک جنسی است و با پاسخ یافتن این نیاز به شکل دیگر ( در هر حد و اندازه ) این انگیزه تضعیف می گردد.
نیز سوال کردید که آیا افکار گناه نیز ، گناه است ، در پاسخ می گوییم : فکر گناه گناه نیست ولی خود نیز می دانید که خواه ناخواه اندیشیدن در مورد گناه ، شما را به گناه می کشاند. پس اگر بتوانید به عنوان مقدمه گناه از آن پرهیز کنید ، برای آرامش تان بهتر است.
به برخی از عوامل کاهش رفتارهای جنسی یا افکار شهوت انگیز اشاره کرده‌اید.
مواردی که ذکر کردید و برخی از مواردی که بیان خواهیم کرد، علت تمام و کمال و از بین برنده شهوات یا افکار تحریک کننده یا خود ارضایی نیست. این عوامل در کنار سایر عوامل تنها می‌تواند کاهش دهنده تحریکات شهوانی و موجب تقویت اراده گردد. در  عین حال که باید مهم ترین عامل را که ازدواج است، فراهم نمایید.
الف ) عواقب خودارضایى:
  در اینجا توجه شما را به عواقب خودارضایى جلب می نماییم تا با آگاهى از آنها بهتر بتوان از این گناه اجتناب ورزید. البته عواقب سوء و پیامدهاى منفى و عملى این گناه جداى از آن که معصیت است،  فراتر از آن است که بتوان آنها را برشمرد، بلکه فقط به چند مورد از آن اکتفا مى‏کنیم:
 1- پیامدهاى جسمانى: ضعف چشم و بینایى، تحلیل رفتن قواى جسمانى، عقیم شدن و ناتوانى در تولید مثل، پیرى زودرس، ضعف مفاصل، لرزش دست، زشتى  چهره و از بین رفتن طراوت صورت.
 2- پیامدهاى روحى و روانى: ضعف حافظه و حواس‏پرتى، اضطراب، منزوى شدن و گوشه‏گیرى، افسردگى، بى‏نشاطى و لذت نبردن از زندگى، پرخاشگرى و  بداخلاقى و تندخویى، کسالت دائمى، ضعف اراده.
 3- عوارض اجتماعى: ناسازگارى خانوادگى، بى‏میل شدن به همسر و ازدواج، ناتوانى در ارتباط با جنس مخالف و همسر، بى‏غیرت شدن، احساس طرد شدن، از بین  رفتن عزت، پاکى، شرافت و جایگاه اجتماعى، دیر ازدواج کردن و لذت نبردن از زندگى مشترک.
 حال چنانچه فرد مبتلا به خودارضایی باشد رعایت دستورالعمل‏های زیر در جهت درمان آن مفید است:

ب) توصیه‏هاى اولیه به منظور کنترل نیروى شهوت و فرار از گناه خودارضایى:
 1- سعى کنید به هنگام خواب شکم شما بیش از حد معمول پر نباشد.
 2- از پوشیدن لباس‏هاى تنگ و چسبان اجتناب کنید.
 3- از نگاه کردن به مناظر، فیلم‏ها و تصاویر تحریک کننده جدا خوددارى کنید و به محض مواجه شدن با این امور چشم خود را بسته و یا به زمین و یا آسمان نگاه  کنید.
 4- از شنیدن و خواندن مباحث و مطالب جنسى و حتى شوخى‏هاى جنسى و تحریک‏کننده و فکر کردن در این امور جدا پرهیز کنید.
 5- از خوردن مواد غذایى که محرک است مانند: خرما، پیاز، فلفل، تخم‏مرغ، گوشت قرمز، غذاهاى پرچرب، حتى‏المقدور اجتناب و به میزان ضرورت اکتفا کنید.
 6- قبل از خواب حتما مثانه خود را تخلیه نمایید.
 7- از نوشیدن افراط‏گونه آب و مایعات پرهیز کنید (به خصوص شب‏ها و قبل از خوابیدن).
 8- هیچ‏گاه بدن عریان خود را در آینه نگاه نکنید.
 9- از دست‏ورزى اندام جنسى خود اجتناب کنید و در هیچ شرایطى دست‏ورزى نکنید.
 10- هرگز به رو نخوابید.
 11- به منظور تخلیه انرژى زاید بدن به طور منظم و زیاد ورزش کنید.
 12- هیچ‏گاه بیکار نباشید، براى اوقات فراغت خود برنامه داشته باشید و آن را با مطالعه، ورزش، زیادت عبادت و... پر کنید.
 13- هرگز در مکانى خلوت و تنها و دور از نظر دیگران نباشید.
 14- هرگاه مورد هجوم افکار جنسى واقع شدید، در مکان خلوت و دور از نظر دیگران بسر نبرید بلکه در مجالس عمومى وارد شوید و در آنجا به سر برید.
 15- هفته‏اى یکى دو روز روزه مستحبى بگیرید و اگر توان آن را ندارید روزه اخلاقى بگیرید؛ یعنى، میزان صرف غذا را کاهش و فاصله هر وعده غذا را افزایش و  تعداد دفعات غذا را کاهش دهید و به حداقل خوراک اکتفا کنید.
 16- با نامحرم رفتار متکبرانه داشته باشید و از سخنان ملایمت‏آمیز با آنها خوددارى کرده واز نرمى و لینت در کلام با آنها اجتناب ورزید.
 17- هیچ‏گاه با نامحرم و جنس مخالف در مکان خلوت و دور از نگاه دیگران باقى نمانید، حتى براى آموزش و...
 18- قرآن زیاد بخوانید و درباره معانى آیات آن فکر کنید.
موفق و سربلند باشید.



بخور آب سرد و خوشبو کننده فندکی اتومبیل

بهترین روش برای از بین بردن آلودگی درون اتومبیل

دارای کلید روشن و خاموش لمسی


از بین بردن باکتری‌های موجود در هوا

بهترین انتخاب برای تامین رطوبت هوا در محیط بسته و آلوده



قیمت : 54000 تومان



آلودگی هوا امروزه از بزرگترین مشکلات شهرهای بزرگ و صنعتی است که مردم با آن دست به گریبان هستند. این مشکلی زمانی برای شما بیشتر آزار دهنده خواهد بود که راه فراری از آن نداشته باشید، مثلا ترافیک. دستگاه بخور سرد دقیقا در همین مواقع به کار شما می آید و می تواند شما را به مقدار زیادی از این مشکل نجات دهد. دستگاه بخور سرد برای استفاده در ماشین با استفاده از فندکی ماشین تولید شده است که با تولید بخار سرد بتواند رطوبت را تنظیم و آلودگی هوا را کاهش دهد. بخور سرد اتومبیل، از رطوبت سازهای اولتراسونیک می باشد که دارای یک دیافراگم فلزی بوده که با فرکانس فرا صوت مرتعش گردیده و آب را به صورت مه به فضای اطراف پراکنده می کند. تکنولوژی التراسونیک (مافوق صوت) یکی از کاملترین و اصولی ترین راهها برای انتقال انرژی به درون آب و تبدیل آن به آب در اندازه 1 تا 5 میکرون و جهش آن به بیرون توسط یک فن کوچک می باشد. در ضمن یونی که از این دستگاه متصاعد می شود تازگی و رطوبت ویژه ای به محیط می بخشد. دستگاه رطوبت ساز ماشینی قابلیت خاموشی خودکار پس از 2 ساعت و امکان افزودن گیاهان دارویی را نیز دارد که می توان برای افرادی که دارای نارسایی های تنفسی، آسم، آلرژی و ... هستند بسیار مناسب و کارآمد باشد. دستگاه های رطوبت ساز یا همان بخور می تواند با افزایش رطوبت از خشکی پوست، گرفتگی بینی، گرفتگی گلو و پیشگیری کند. این وسیله بهترین انتخاب برای تامین رطوبت هوا در محیط بسته و آلوده می باشد. همچنین شما می توانید در داخل این دستگاه مقداری مایع اسانس خوشبو کننده بریزید تا به غیر از بخور سردی که دستگاه تولید می کند به عنوان یک خوشبو کننده داخل اتومبیل شما عمل کند. دقت داشته باشید فقط چند قطره اسانس داخل آب این دستگاه بریزید کافی است (مثلا 3 الی 5 قطره).


قیمت : 54000 تومان



ویژگی های دستگاه بخور آب سرد و خوشبو کننده فندکی اتومبیل:
- ظرفیت 250 سی سی
- دارای کلید روشن و خاموش کردن لمسی
- داری فیلتر ضد رسوب
- قابلیت خاموشی اتوماتیک بعد از اتمام آب
- استفاده از شارژر فندکی ماشین
- قابلیت اضافه کردن خوشبو کننده
- قابلیت چرخش 180 درجه
- از بین بردن باکتری‌های موجود در هوا



روش خرید: برای خرید پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول یا محصولات مورد نظرتان را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.

قیمت : 54000 تومان

۱۵ بهمن ۹۵ ، ۰۶:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
alireza karimi

بی میلی همسر به ادامه زندگی مشترک و ارتباط با زنی دیگر

سلام، من یک زن متأهل هستم که 1 سال و نیم از شروع زندگی مشترکم میگذره و تابحال اشتباهات زیادی رو در حق زندگی و همسرم مرتکب شدم که به تازگی دارم متوجه اشتباهاتم میشم و قصد جبران دارم، اما همسرم دیگه علاقه ای به ادامه زندگی مشترک نداره و میگه طلاق بگیر، و البته با خانمی متأهل که در همسایگی ما بوده هم ارتباط داشته که نمیدونم هم در چه حدی بوده، اما ظاهرا قطع شده ارتباطشون و رابطه ما از قطع ارتباط اینها خوب شده بود تا اینکه مجددا فهمیدم با زنی در ارتباط هست که نمیشناسم، خودش میگه در حد یک مشاور هست و چیزی نیست، اما پیامهایی که اتفاقی دیدم چیز دیگه ای میگفت، اولش انکار کرد، اما حالا سر هر چیزی میگه که بهم شک داری برو، اگر میخوای بمونی نباید کاری به کارم داشته باشی، من هر کار بخوام میکنم، تو در حق من بدی کردی، کوتاهی کردی، بی آّروم کردی و این حرفا، وقتیی میگم درست میشه، میگه من دیگه آدم اسبق نیستم، توانایی ادامه زندگی مشترک رو ندارم و بین ما هم حس و علاقه ای نمونده، و مدام ترغیبم میکنه به اینکه برگردم خونه بابامچند روزی بود که میدیدم دعایی رو میسوزونه، که وقتی جا گذاشته بود دعا رو، دیدم که بخشهای زیادیش سوزونده شده، اما از بخشیش که هنوز نبریده بود معلوم بود که دعای نفاق هست، که چیزیش برام واضح نبود، اما جاییش نوشته بود نفاق، زیرش اسم شوهرم زائیده نرگس ...و زیرش اسم من زائیده کلثوم ...زیرش انشاءاللهو بعد نوشته بود دائما ابدا افتدنمیدونم خودش میدونه این دعا چی هست یا اینکه اون زن یا کسی دیگه فریبش داده و این و بهش دادن، اما یادمه که چند ماه پیش ساعت 4 صبح با صدای حرف زدنش از خواب بیدار شدم داشت با تلفن با کسی حرف میزد که بهش میگفت که رفته پیش یک دعانویس که بهش گفته اون دینش خالص نیست و نمیتونید با هم بمونید، که اون موقع فکر کردم منظورش به من هست، که خودش انکار کرد، اما با دیدن این برگه باز به اون دعا نویس و این ماجراها شک کردم، نمیدونم باید چیکار کنم، اطلاعات چندانی در مورد این چیزها ندارم و نمیدونم مکنه جادو و دعایی در تشدید بی مهری بین ما نقش داشته بوده و آیا راهیی برای حلش هستاینکه مدام همسرم میگه برو به غرورم برمیخورهمیدونم اشتباهاتی کردم، اما برخورد اون و این دعا و حضور زنی که بجای من بوسه و دوستت دارم میگه و میشنوه شدیدا آزارم میدهما مشکلات بسیاری داشتیم و داریم، از مالی تا خانوادگی و اعتقادی و رفتاریو مهمترین مشکل ما که فکر میکنم به همش دامن میزد مشکل و خلاء جنسی بین ما بوده، نه اینکه رابطه ای نبوده باشه، بوده، اما کم و بی میل، چون همسرم از اول مشکل داشته و با بی توجهیش به درمان خودش، در من هم بیمیلی بوجود آورد و در جواب سرد شدن من، بجای جواب دادن به درخواست کمکم، خودش رو ازم دور کرد و رابطه رو قطع کرد و یا با فاصله بیشتر و بدتر از قبل ادامه داد، رابطه های بی مقدمه و بی آماده سازی و بی احساس و نوع روابطی که از نظر بهداشتی و دینی تائید نشدن، ارتباط مقعدی و دهانی و امثال اینها که بجای پذیرفتن اینکه اشکال داره، میگفت تفاهم جنسی نداریم....از طرفی ما در همسایگی دیوار به دیوار خانواده ایشون زندگی میکنیم که تمام کارهامون و خریدها و درآمد و رفت و آمد و همه چیز رو بررسی و پیگیری میکنن و مدام با سرزنش و پشت سر گویی بین ما تفرقه و دلخوری ایجاد میکنن و یا ما رو خسته عصبی میکنن و نمیذارن انرژی برای مشکلات خودمون داشته باشیم، که این واکنش ها الان در همسرم بیشتر از همیشه است و مدام میگه شخصیتش خورد شده است و اعتباری نداره و این حرفا و از طرفی هم میگه من هیچکس و نداشتم که بهم محبت کنه و بجاش همتون مدام سرکوب و تحقیرم کردیو تو هم که خوب بودی شدی مثل مادرم و مثل اون رفتار کردی و ....و تحقیر همیشگیش که میگه میل جنسی به من نداره، اما هروقت که بهش فشار میاد میاد سراغم...هروقت که من خوبم، اونم باهام خوبه، اما با اشتباهاتش از سیگار تا اون زن قبلی و الان این زن، و هروقت که من خسته میشم، باهام تندی و قهر میکنه که برو و علاقه ندارم و اینهانمیدونم چیکار کنم، نمیدونم راهی برای برگشتن عشق ما و درست شدن و استحکام زندگیمون مونده، یا اینکه باید جدا شماز اسم طلاق هم دلم میلرزه، من برای جدایی ازدواج نکردم، روی برگشتن هم ندارم... و صادقانه اش اینه که هنوز همسرم و دوست دارم....لطفا راهنماییم کنید

 

با سلام و ادب

ای کاش از همان ابتدای شروع مشکل با مشاور در ارتباط بودید تا درست عمل کنید. اما همین که به اشتباهات خودتون پی بردید خیلی خوبه و ان شالله که وضعیت بهتر شود.
در ابتدا عرض کنم که رابطه همسرتون با زن دیگر رو خیلی جدی نگیرید .یعنی فقط جهت سرگرمی و پر کردن بعضی خلاهاست که با این کارش نمیتونه موفق بشود.


اما بقیه مشکلات شما باید زیر نظر یک مشاور بررسی شود تا مشکل ریشه یابی و به مرور حل شود. اجمالا عرض کنم باید صبور باشید و سعی کنید با همت و اراده مشکل رو حل کنید و نه اینکه فرار کنید.
مدتی طولانی اصلا عصبی نشید و با همسرتون درگیر لفظی یا مشاجره نداشته باشید.
هر شب نیم ساعتی تا یک ساعتی رو کنارش باشید و بهشون محبت کنید ولو کم محلی کردند.
هر موقعه بحثی رو که درگیری داره رو شروع کرد شما فقط سکوت کنید.
مدیریت منزل رو به ایشون بسپرید و اطاعت پذیری از او داشته باشید.
راهی برای نفوذ بر او پیدا کنید. یعنی ببینید از چه کار و عملی خیلی زود خوشحال و شاداب میشه و از اون طریق بهش نزدی بشید.
مشکل رابطه جنسی رو هم حتما از طریق خورد و خوراک و ... حل کنید.

 


غالبا برای زنانی که احساس می کنند همسرشون رابطه ای با دیگران دارد یا مطمئن هست چند راه برای حل مشکل پیشنهاد می شود:

1ـ علت یابی
با کمک یک دوست امین و عاقل ـ اگر نبود خودتان ـ مروری بر زندگی خود نمایید و نقاط ضعف آنرا بیابید و بدون تعصب و لجبازی و حس انتقام ،علت اصلی را پیدا کنید، با حفظ آرامش خود ـ حداقل در ظاهر ـ در رفع آن اقدام کنید.

2ـ برطرف نمودن علت
پس از آن که علت را پیدا کردید ، اگر یکی از علت های یک تا سه بند اول بود ، سعی کنید دستورات جذب همسرتان که در بند بعدی بیان می شود ،انجام دهید تا همسرتان را به خانه بر گردانید . اگرعلت هیچ یک ازسه بند اول نبود، بلکه همسر شما اسیر هوی و هوس خودش بود ،به دنبال ارضای هوس خودش بود ،شما سعی کنید با تغافل ـ نا دیده و نشنیده گرفتن ـ ضمن انجام وظایف همسری خود ،به طور غیر مستقیم و ملایم همراه با احساسات وعاطفه زنانه، برای او شرایط توبه وبازگشت به سوی خدا ،را فراهم نمایید . شما با این روش ضمن این که امکان فراهم نمودن توبه همسرتان و زنده نمودن انسانی را فراهم می کنید ، با این روش حداقل، آرامش نسبی فضای خانه را حفظ نموده و مانع صدمات روحی شدید خودتان و فرزندتان می شوید.

3ـ جذب همسرتان !
با فراهم نمودن فضای محترمانه و عاشقانه ، محیط آرام بخشی برای همسرتان ایجاد نمایید تا او را از بیرون خانه، به درون خانه ، بیاورید و احتیاجات روحی و جسمی او را ارضاء نمایید . در حدیث نبوی صفات بهترین زن را بدین گونه توصیف می نماید : در نزد پیامبر (ص) بودیم ایشان فرمودند :بهترین زنان شما کسی است که بچه زا ،خیلی با محبت ، عفیفه ،عزیز و غیر نفوذ بودن در خانواده ولی مقابل همسرش نرم و متواضع،پیش شوهرش زیبا وخوش لباس، ولی درمقابل غیر شوهرش پوشیده ودر حجاب،حرف شوهرش را گوش می دهد و مطیع فرمانش است ،وقتی باشوهرش خلوت می کند خودش را در اختیار او قرار دهد ولی مانند مردان نبایدباشد(باناز وعشوه زنانه) (وسائل‏الشیعة ج : 20 ص : 29).

از حدیث نبوی می توان به عنوان یک همسر خوب و جذاب برای جذب شوهر نکات ذیل استخراج نمود :
1ـ با محبت بودن 2ـ عفیف بودن 3ـ در مقابل شوهر نرم ومتواضع بودن 4ـ شیک و زیبا پوش بودن 5ـ مطیع شوهربودن 6ـ روابط جنسی خوب با همسرداشتن.

 

 

هر زنی که می‌خواهد برای همسرش عزیز بماند، باید به برخی نکات اهمیت بدهد مثل این‌که:

1. به ظاهر خود اهمیت بدهد و همیشه لباس مناسب بپوشد. تشخیص ظاهر مناسب برای هر مکان کار سختی نیست و شما می‌توانید با توجه به حساسیت‌ها و نظرات همسرتان در این مورد، آنها را پیدا کنید.

2. خوب آشپزی کنید. شاید بعضی از زن‌ها آشپزی را دوست نداشته باشند و آن را وظیفه خود ندانند، اما تقریبا بیشتر مردها از همسر خود انتظار دارند یک غذای خوب برای آنها تهیه کند.

3. خانه را مرتب و آرام نگه دارید. این به معنی کار کردن همیشگی شما در خانه نیست، بلکه صحبت از جو خانه است که ظاهر مرتب نیز به آرامش آن کمک می‌کند. خانه مرتب و آرام خانه‌ای است که یک مدیر خوب آن را اداره می‌کند. مثلا حواستان باشد که مایحتاج خانه تکمیل باشد، جو خانه را از تشنج به دور نگه دارید و فضای خانه را آرامش‌بخش بچینید.

4. به حرف همسر خود گوش دهید. کمتر با او سرسختانه مخالفت کنید. دقت کنید که منظور ما، فراموش کردن دیدگاه‌ها و نظرات خودتان نیست بلکه ابراز آنها به نحوی است که همسر شما فکر نکند شما 5. حرف او را زیر پا گذاشته‌اید، مخالفت‌های یکباره، اکثر مردها را عصبانی می‌کند، در حالی که وقتی به حرف آنها گوش می‌دهید لذت می‌برند. در این مورد زیاده روی هم نکنید.

6. اگر در کارهای خانه از شوهرتان کمک می‌خواهید، کارهایی را که دوست دارد به او بدهید و تقسیم کار کنید. دستور ندهید و ایراد نگیرید. او را به کمک کردن تشویق کنید نه این که با رفتارتان او را از کمک کردن در خانه زده کنید.

7. بر اعصاب خود مسلط باشید. از کوره در نروید . موقع عصبانیت ممکن است متوجه رفتار و گفتار خود نباشید و حرفی بزنید که همسرتان را ناراحت کند و برنجد. شاید عصبانیت تان بعد از مدتی فروکش کند و شما آن را فراموش کنید، ولی همسرتان هیچ وقت حرف‌هایی را که شما در عصبانیت به او گفته‌اید از یاد نمی‌برد. افرادی که زود عصبانی می‌شوند، برای اطرافیانشان خسته‌کننده‌اند چون در پی هر گفتار و رفتاری باید منتظر عصبانیت شما باشند و این واقعا زجر آور است که کسی دائما از دست همه عصبانی باشد و با هر چیز کوچکی از کوره در رود.

8. نقاط مثبت را هم ببینید و بدبین نباشید. وقتی همیشه به ایرادهایی که همسرتان دارد فکر کنید، روز به روز بیشتر از او دور می‌شوید، اما اگر همیشه به نقاط مثبت او بیندیشید آن‌وقت هر روز بیشتر از دیروز برایتان عزیز می‌شود.

9. نشاط خود را حفظ کنید و همیشه خسته و افسرده نباشید. بعضی افراد همین که به همسر خود می‌رسند فکر می‌کنند باید ناله کنند و خسته باشند. شور و نشاط باعث می‌شود که همسرتان در کنار شما احساس شادی کند، اگر روزی در کنارش نباشید، جایتان خالی می‌باشد. اما اگر دائم ابراز افسردگی کنید، هر کسی در کنار شما احساس دلمردگی می‌کند.

10. هیچ‌گاه برای کارها و گذشت‌هایی که در زندگی کرده‌اید، سر همدیگر منت نگذارید. هر کاری کرده‌اید برای زندگی خودتان بوده و خودتان خواسته‌اید، پس بامنت آن را بی‌ارزش نکنید.

11. به همدیگر احترام بگذارید. خیلی اوقات از بین رفتن عزت همسران در دید همدیگر به خاطر از بین رفتن حریم‌ها بین آنهاست. سعی کنید همیشه ادب و احترام را در قبال هم رعایت کنید تا قبح توهین و بی‌احترامی بین شما از بین نرود و همیشه همدیگر را محترم بشمارید. این مورد شامل خانواده همسرتان هم می‌شود.

12. با هم به سفر بروید . از هیجان زندگی غافل نشوید و روزهای شادی را با هم بگذرانید.

 


سلام، میبخشید باز هم وقتتون رو میگیرم
من قبلا مدت زیادی پیش مشاور میرفتم اوایل ازدواج، اما خوب اونطور که باید جواب نگرفتم...
الان هم هم همسسرم میگه مشکلات ما رو پیش غریبه نبر! و اجازه نمیده برم، و هم اینکه از پس هزینش برنمیام...
ضمنا الان با مطالعاتی که داشتم و دارم و مشاوره هایی که از بزرگوارانی مثل مشاوره میگیرم تا حد زیادی دستم اومده که برای اصلاح خودم و زندگیم چه کارها باید بکنم، خصوصا اینکه قبلا همیشه همسرم رو مقصر مشکلات میدونستم و با جبهه گیری تلاش میکیردم، اما الان که نگاهم عوض شده، بی توقع تر از قدیم تلاش میکنم و اشتباهات خودم و قبول دارم...
مشکل بزرگی که الان دارم و باعث میشه که جوابی از کارهام نگیره به نظرم دلخوری بین ما دو نفر نیست
البته با توجه به بررسیهام و شواهد و .. این و میگم
خصوصا که قدیم هراتفاقی می افتاد شوهرم و من دعوایی هم داشتیم، باز پایبند زندگی بودیم، حتی اگر برو و برم راه مینداختیم، هر دو میدونستیم واقعی نیست
اما الان همسرم از وقتی با این دعانویس که نمیشناسم در ارتباطه، مدام این جمله ها رو تکرار میکنه:
تا دیر نشده برو و آیندت و اینجا خراب نکن
ما نمیتونیم با هم زندگی کنیم
هیچ چیزی اینجا درست شدنی نیست
فقط عمرت و تباه میکنی کنار من
بری خونه بابات خوشبخت تری و میتونی دوباره ازدواج کنی و ...
خوب هم که بشیو باشی باز کنار من نمیتونی خوشبخت باشی...
الان نمیفهمی من چی دارم میگم
اما یه روزی میفهمی چرا میگم و ازم ممنون میشی که گفتم برو
بمونی پشیمون میشی و بعد دیگه راه برگشت نداری
همه چیز و نمیتونم بهت بگم، فقط میگم بهتره بری
من دیگه همینم، علاقه ای هم به زندگی متاهلی ندارم، نمیخوامم دوباره ازدواج کنم، میخوام مجرد بمونم، تو هم که بری با خانواده ای که دارم وضعیتم بدتر از قبل میشه، اما با این شرایط بازم میگم برو، بخاطر خودت برو
وقتی که من کمی گرفته باشم، بی نهایت سرد میشه و باز همینا رو میگه، که ببین میمونی داری اذیت میشی
و وقتی همه چیز بینمون خوبه و میگه و میخنده، باز تا فرصتی پیش میاد، میگه همیشه که من نیستم، تو به فکر آیندت باش
میگم فلانجا بریم، میگه به تنهایی عادت کن از الان، میگم سر کار برم، میگه آره به مستقل بودن عادت کن از الان، میگ فلانجا امضات لازمه به عنوان قیم، میگه همیشه من قیمت نیستم... و باز میگه تو نمیفهمی، موندنت درست نیست
الان که میبینه خوبم و بهانه ای نداره بهم بتوپه و بگه برو، میگه ادای آدمای خوب و درنیار!!! فایده ای نداره...
میگم ادا در نمیارم، اشتباهاتم و فهمیدم و نمیخوام تکرار کنم، برای خوشایند تو هم نباشه، برای آرامش خودم میخوام دیگه بد نباشم، میگه فایده نداره
میگم من خیلی اشتباه کردم، بد کردم بهت، به زندگیم، الان اشتباهاتم و فهمیدم و پاش هستم و و میخوام جبران کنم، دلیلی نمیبینم که برم برای طلاق اقدام کنم
تو داری همش میگی طلاق طلاق، خوب راست میگی خودت برو اقدام کن، برو به خانواده ها اعلام کن
میگه نه من سرم به اندازه کافی شکسته هست، تو باید بری اقدام کنی
ضمنا من حوصله خاله بازی هم ندارم، همه چی و بی سر و صدا تموم کن و قشون کشی نشه... مهریه هم ندارم بدم بندازم زندون!
و امثال این حرفها....
بعد چند شب پیش که خیلی این حرف و زد، دیگه دلم شکست گفتم باشه من فردا میرم خونه مادرم و بهشون میگم که تو این و میخوای، اما انتظار نداشته باش وقتی بفهم دختر مجردی که فرستادن خونه شوهر به هزار امید، الان قراره مطلقه برگرده خونشون، بگم قدمش رو چشم، دستت درد نکنه، خلاصه ناراحت میشن و نمیدونم چیکار میکنن، اما میدونم که بی تفاوت نخواهند بود، مثل خانواده خودت که اینهمه برای هم خونه شدن ما زحمت کشیدن و از شنیدن این موضوع جا میخورن....، اما میرم میگم
که گفت نمیخواد بگی، بمون سر جات!!!
گفتم بمونم که هر روز بگی برو برو
گفت نه دیگه نمیگم
اما چشمم آب نمیخوره...
این و توی مطلب اولم هم گفتم،
از وقتی رفته پیش این دعا نویس عوض شده
از حرفای خودش شنیدم که به یکی میگفت دعا نویسه گفته شما نمیتونید با هم زندگی کنید چون این ایمانش خالص نیست و هرکاری کنید آخرش نمیتونید با هم بمونید و مشکل پیش میاد
الانم که چند وقت بود دعایی بهش داده بود که گفتم بهتون، نوشته بود نفاق و زیرش اسم هردومون که این روزانه بخشیش و سوزوند تا تموم شد
به منم گفت نه بپرس این چیه، نه نگاهش کن
فقط بدون که چیز بدی نست و به نفعه زندگیمونه!
و گفت بابتش پول نمیدم! یه آدم خیر که نیاز به دعا داره این ها رو بهم میده تا منم براش دعا کنم!!!
منم از وقتی این دعا رو دیدم، مدام دعاهای بطلان سحر و آیه الکرسی و امثال اینها که فرمودید رو میخونم و همراهم هست
اما وقتی میبینم که روز به روز رو تصمیمش مصمم تره و میبینم که خیلی دیر فهمیدم
میترسم که دیگه دیر شده باشه و نتونم کاری کنم
یعنی راستش برام قابل هضم نیست که همه این چیزا که میگه و اینطور که شده بخاطر دعانویسه و کارهاش باشه و یه روزی هم بخاطر دعاهای من، برگرده به حالت اولش و دوباره مرد زندگیم بشه
مخصوصا که کلا از وقتی از زندگی متاهلی فاصله گرفته همه روزش با اسم اما بازی و تماس تلفنی و دیدار با اون زن که میگه مشاورشه! و اون دعا نویس و دوستان جورواجورش و خانوادش میگذره، خیلی از نظر اعتقادی و شخصیتی عوض شده ....
از اینکه تلاشم بی فایده باشه میترسم... دوست دارم کسی باشه که بهم قوت قلب بده که این چیزها قابل حل و قابل برگشته...
چون تابحال از اون مشاوری که میرفتم تا دور و بریهام حتی خانواده خود همسرم، همه بهش به چشم یک آدم نیازمند اصلاح ، بد و معضل نگاه میکردن و هیچکس یادش نبود که ما تا همین یکسال پیش چطور بودیم و شوهرم چه مرد دوست داشتنی و مسئولیت پذیر و با محبت و خانواده دوست و اهل مسجد و واجبات و ... بودش، انقدری هم همه بدیهاش و تو گوشم خوندن که منم فقط بدیهاش و میدیدم
اما الان که خوبیاش یادم اومده اما بدیهاش و میبینم که داره بیشتر میشه و موندم کدومش و باور کنم....
ممنون میشم نظرتون و بگید....

 

با سلام و ادب
مسلما زندگی در سالهای اول با زندگی چند سال بعد ازدواج بسیار متفاوت است و زن و شوهر ها خیلی تفاوت پیدا می کنند مخصوصا تنشی هم بینشون باشه و اصلاح نشود. لذا اگر وضعیت بدتر میشه طبیعی هست.
در مورد دعا و مشکلاتی که گفتید بنده فقط همون دستورات در لینک داده شده رو توصیه میکنم و هر دعایی که منزل پیدا کردید حتما آن را در باغچه ای در بیرون از منزل چال کنید و یا به چاهی بندازید.

شما اجازه بدید اون این حرف ها رو بزنه و دلگیر نشید چرا که ممکنه در خیالات خاصی باشه که مهم نیست . شما فعلا تلاش خودتون رو بکنید ضرری نکردید. فقط باید طوری عوض بشید که همسرتون متوجه خوب بودن شما بشود.

بازم سعی کنید هر طور شده راضیشون کنید به مشاوره که خیلی بهتره.
موفق باشید

 


سلام، میبخشید همش وقتتون رو میگیرم
دارم همه تلاشم و میکنم، اماهمش دنبال بهانه ای میگرده تا دعوام کنه بداخلاقی و غر بزنه
یا تا یه چیز میشه میگه من همه حرفام و بهت زدم
دارم سعی میکنم تحمل کنم و جوابی ندم که دعوا بشه
اما یه چیز هست که با همه تلاشای من به این دلخوریش از من و بداخلاقیاش دامن میزنه
که بازم یکی از اشتباهات من وبده
اینکه قضیه اون خانم که پیش اومد و وقتی فهمیدم شوهرم با خانمی ارتباط داشته و پیامهای رد و بدل شده بینشون رو دیدم و وقتی یادم اومد چطور اینهمه وقت بازیم داده و از اون زن بد میگفته جلوم یا هر بار قسم میخورده که چیزی نیست بینشو و حتی باهاش سلام علیکم نداره!، ترسیدم و حس کردم دیگه نمیتونم بهش اعتماد کنم، نمیدونستم بادی چیکار کنم، رفتم و با خواهرش (که مدتها سعی داشت بهم بگه که این خانم هست تو زندگیم اما قبول نمیکردم ) صحبت کردم، ازش خواستم بین خودمون بمونه و کمکم کنه راه حل پیدا کنیم و شوهرم رو به زندگی برگردونیم، قبول کرد
اما وقتیخداحافظی کرد باهام، بعدش یکی یکی تبعات اعتمادم و دیدم
به همه خانوادش گفت، هرچی از دهنش در اومد بار شوهرم کرد، خانوادگی باهاش هر کردنف حتی تو جمع جواب سلامش و ندادن، و خیلی رفتارای دیگه که شوهرم همه رو از چشم من دید
الانم که این ماجرا چند ماه گذشته، هنوز با اینکه آشتی کردن، باز مدام بهش تیکه میندازن، چک میکننش، محل کارش میرن یا تماس میگیرن حقوقش و ساعت کاریش و رفت و آمداش و سوال میکنن، تا یه جا میره میگن چرا میری کی میای دیر اومدی ، زود اومدی و هر گیری که به ذهنتون برسه و نرسه...
مدامم تو گوش من میخونن که اصلا تنهاش نذار و همش خونه باش که مجبور بشه بمونه خونه، نذار بیرون و بره و این حرفا
این کاراشونم باعث میشه که شوهرم هر بار که دعواشون میشه بیاد سر من خالی کنه و بگه تقصیر توئه
منم پشیمونم، اما کاری ازم برنمیناد، نه میتونم جبران کنم، نه میتونم جلوی خانوادش و بگیرم
هرچی هم بهشون میگم که بس کنن و بذارن خطاش و فراموش کنه و برگرده نمیذارن
روزای اول که اینا اینطور نکرده بودن شوهرم خیلی خوب شده بود، اخلاقش و همه چیز، رابطش رو هم با اون زن کنار گذاشته بود، خیلی خوب شده بودیم با هم، مدامم برنامه های دو نفره میریخت
اما از وقتی اینا اینطور کردن، دیگه من و حساب نمیکنه هیچ جا و تازه سراغ یه زن دیگه رفته و همش گریزون از خونست
واقعا موندم با این یه مورد دیگه چکار کنم و چطور جمعش کنم...
خانوادش هم از فرصت سوءاستفاده کردن و علاوه بر شوهرم، مدام من رو هم زیر سوال میبرن و میگن باید عوض شی
انقدی که احساس میکنم خیلی شخصیتم زیر سوال رفته و انگار که سربار خونه خودمم ...
واقعا با این شرایط نمیدونم ادامه بدم درسته یا اینکه تمومش کنم....
انقدری ازم بدش میاد که میترسم همیشه بخواد همینطور بمونه....
یه وقتا به سرم میزنه برم دادخواست طلاق بدم که مشاوره اجباری بفرستنمون، بلکه فرجی بشه، اما میترسم
و الا این مشاوره بیا نیست...

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
جسارت میکنم و وارد بحثتون میشم، ببخشید حقیر رو، البته در حد بضاعتم وارد بحث میشم
حواهر عزیزم نمیدونی چقدر برات خوشحالم که قصد داری زندگیت رو حفظ کنی، این کارت پر ارزشِ، الهی خدا پشت و پناهت باشه...
آقا رسول الله (ص) میفرمایند:« جهاد زن، همسرداری و فرزندداری اش است»
اگر به عمق جمله نگاه کنیم میتونیم درک کنیم که وظیفه ی سنگینی به عهده ی زنان، که سفیران صلح الهی هستند، گذاشته شده...
خب عزیزم همونطور که میدونی جهاد در میدان نبرد و جنگ به مراتب راحتتر از جهاد در میدان پرورش و بالندگی روح انسان است...
تو در جهاد همسرداری نه تنها با شیطنت های نفس خودت و خواسته های نفس خودت روبرو هستی بلکه با شیطنت ها و خواسته های نفس همسرت هم روبرو هستی
البته منظورم به انتظارات معمول و معقول که بین زن و شوهر هست، نیست، حرفم سر اون مسائلی هست که مشکل دیده میشه
پس درواقع تو با دو میدان روبرو هستی، و هر میدانی صبوری و توکل میخواهد
خب راه حل پیروزی در این میدان چیه؟ احسنت خود تویی، خود وجودِ زن، به این جمله عمیق نگاه کن:«از دامن زن، مرد به معراج میرود»
با همین یه جمله میتونیم درک کنیم که توانایی هایی رو خداوند ارحم الراحمین در وجود زن قرار داده، که مردی که قیم میشه، که مردی که سرپرست میشه، که مردی که قهرمان میشه، تازه از دامنِ(پرورش) این زن به معراج میره، پس عزیزم توانایی های خودت رو خوب بشناس و با توکل به خداوند سبحان مطمئن قدم بردار و ناامید نباش...
خب روش تو برای پیروزی تو این جهاد چیه؟ میدونم که میدونی نه خشونت، نه بی احترامی، نه دعوا، نه بی محلی و نه ناصبوری و تندخویی و....روش هاش نیست، چون میدونیم که زن گلِ ریحانِ، و وجودش با لطافت و مهربانی و نرم زبانی تفسیر میشه

پس خواهرم فراموش نکن که:
تو دوست نداری طلاق بگیری------> چرا؟ چون میدونی که طلاق مقبوض ترین حلال در نزد خداست، پس برای رضای خدا وارد میدان جهاد میشی
تو زندگیت رو دوست داری-------> درواقع نیت جهاد و ایثار داری، و یه جهادگر هرگز ناامید و خسته نمیشه و همیشه صبوره
تو همسرت رو دوست داری------> این همون نقطه ی کلیدیِ توانایی های زنانه ی توئه، برای رضای خدا و با صبوری به همسرت عشق بورز و با زبان شیرینت حرف های دلت رو هم بهش بگو

اگر در همه حال به خدای ارحم الراحمین توکل کنی و توانایی های خودت رو به عنوان یه زن بشناسی و هشیار نسبت به خودت و زندگیت باشی ان شاءالله که طعم شیرین زندگیت رو خواهی چشید...از الان میگم گوارای وجودت عزیزم

 

 


سلام
ممنونم از وقتی که برام گذاشتید و معذرت میخوام که ناامیدتون میکنم
اما یکمی امید و انگیزم و از دست دادم
خیلی برام سخته تحمل کنم هر روز بهم میگه دوستت ندارم، ازت خوشم نمیاد، حوصلت و ندارم، کارات فایده نداره،زندگیه خودت و بکن و این حرفا
نه میشه باهاش حرف زد، نه میشه ازش چیزی خواست، نه میشه به کارای دیگم برسم
فقط از صبح تلاش میکنم تو اون خونه تا شبو تنها سر میکنم تا بیاد و غذاش و بدم و بی محلیاش و تحمل کنم و نه خرجی ای نه دوا دکتری نه خریدی هیچی
سر رابطه همسری هم که وقتی بهش فشار میاد میاد سراغم یهو شروع میکنه و تا تموم شد پامیشه با اخم ازم دور میشه ، نه دست بهم میزنه، نه هیچی، انقد سرده که اصلا نمیفهمم چرا میاد سراغم! یعنی به غرورم برمیخوره و حس میکنم اینکه الان منم یا دیگری براش فرق نمیکنه، فقط از بودنم داره سوءاستفاده میکنه....
قشنگ هم وقتی خونم میره تو اتاق در و میبنده با تلفن پچ پچ میکنه میخنده و هم من میدونم کی پشت خط هست و هم خودش، اما اصلا براش مهم نیست، چون براش ارزش یه همسر ندارم
باهام مثل کسی حرف میزنه که انگار خهودش و آویزونش کرده
سختی ای که از خانوادش میکشیدم یه طور، خودش هم اضافه شده، فضای خونه برام غیر قابل تحمل شده
این اصلا نمیذاره باهاش دو قدم راه برم یا جایی باهام نمیاد، مهمونی و خرید و هیچی، همه تعطیل
از اون ورم خانوادش هی میان بهم میگن این با تو نمیاد، بهش گیر بده، مجبورش کن، بیرون نرو، با ما بیا، به ما بگو، تو همه ریز ریز کارهام دستور عمل میدن، اینم اصلا براش مهم نیست، میگه همینه....
از وقتی اومدم تو این خونه تو همسایگی دیوار به دیوار اینا هستیم، دیگه اصلا احساس استقلال و بزرگ بودن و شخصیت داشتن و نظر داشتن و محترم بودن نکردم، همش سرکوب شدم، تحقیر شدم، مسخره شدم، و مثل عروسک خیمه شب بازی این ور اونور گذاشتنم، شوهرمم یا تو تیم اونها بود، یا بی طرف، هیچوقت حمایتی ازم نداشت، محبتی بهم نداشت که باعث بشه محترم دیده بشم، از نظر همه آدمای اونجا فقط منم که بدم
در صورتی که همه این چیزا باعث شد من تو اون خونه احساس خفگی کنم و فاصله بگیرم که البته خواست خود شوهرمم بود، و آخرش شد این
الانم میترسم اگر بیش از این بمونم روز به روز همین ارزش و حرمتی هم که دارم از دست بدم...
آدم کینه ای ای نیستم که بگم نمیبخشم و فراموش نمیکنم، اما شناختی که تو این مدت ازشون پیدا کردم باعث میشه حس کنم ادامه زندگی بین این آدما با این فرهنگ و اعتقادات متفاوت و تحمیلگرانه برام خیلی سخت خواهد بود...
شوهرم خوب هم که بشه باهام، بازم مثل اوناست و نه ماهواره و فیلم بد نگاه کردن تو جمع براش بد شناخته میشه و نه محرم و نامحرم و نه فحش بد دادن و اینها، و من تو محیطی که این چیزا هست واقعا حس شرم زدگی و بیحیایی بهم دست میده و عذاب میکشم، ترجیح میدم تنها زندگی کنم تا جایی که مجبور باشم اعتقادات و باورهام و قایم کنم تا بهم نگن امل و خشک و شوهرمم بجای افتخار کردن به حیای زنانه ام، نگه بخاطرت خجالت میکشم....
میدونم دارم مشکلاتم و بزرگ میکنم یا بزرگ هست، اما حسم میگه مشکلاتمون عمیق تر از این حرفاست، بقول مشاوری که میرفتم، اختلافات ما ریشه ای...
من قبل ازدواجم دعای ندبه میرفتم، مسجد میرفتم، راهپیمایی میرفتم، پایگاه میرفتم، دعا و کلاس تفسیر قرآن و .. میرفتم، حجاب کامل میگرفتم
اما الان روز به روز از همه فعالیتهای مذهبیم دور افتادم و یا اجازه ندارم برم،یا پول ندارم برم، یا وقت ندارم برم، و حجابمم که دستور دادن لباسای بهتری بپوشم و بیشتر به خودم برسم، که البته این یه مورد و گوش ندادم
اما همسرم هرچی بیشتر به خانوادش نزدیک یمشه بیشتر شبیه اونها میشه و در برابر خواسته هاشون تسلیم میشه، اصلا هم نمیتونم روابط و کم کنم، چون روزی چند بار میره خونه باباش تنهایی و اونجا میشینه، خودم و محدود کردم و گفتم کم برم و با هم بریم، اما شوهرم هیچوقت باهام نمیاد و انتظار داره خودم برم سر بزنم بهشون، با اینکه میبینه و میدونه مشکلاتی پیش میاد...
خانوادشم که هرچی میگم خودمون میدونیم داریم چیکار میکنیم و به شوهرم اعتماد دارم و به هزار زبان میگم دخالت نکنن، باز میگن نه ما باید شما رو جمع کنیم.... و روز به روز با پشت سر گوییاشون بینمون فاصله میندازن، گاهی شوهرم که بهم حرف میزنه کاملا همون حرفایی که مادرش بهم زده و معلومه که گوشش پر شده است...
هیچوقت نمیبخشمشون، و نگرانم هیچوقت دیگه این رابطه درست نشه....
ببخشید خیلی حرف زدم، خیلی پر بودم... کسی و ندارم باهاش حرف بزنم که سبک شم....

 

با سلام و ادب
بسیار ناراحت کننده است که مردی اینچنین بی مهربانی هایی با همسر خود داشته باشه و باعث آزار او شود.
شما کار سختی در پیش دارید اما بدونید که همت و تلاش و امید داشته باشید می تونید موفق بشید. قبلا هم عرض کردم باید صبور باشید و برای دیدن نتیجه شاید لازم باشه ماها و حتی سال بگذره و فقط باید صبور و امید داشته باشید.
با طلاق که مشکل شما بدتر میشه و بهتر نمیشه پس حداقل همه تلاش رو بکنید تا اگر جواب نگرفتید پشیمان نشید از جدایی.

من چون از جزئیات مشکل شما دو نفر اطلاع ندارم نمی تونم ریز مشورت بدم اما شما:
1. دست از محبت کردن های خودتون بر ندارید و حتما بهش محبت کنید ولو اون کم محلی کرد.
2. سر هیچ موضوعی بحث و جدل نکنید و اگر بحثی کردند شما کوتاه بیاید و سکوت کنید.
3. حتما تونستید سفری چند روزه زیارتی برید.
4. از مشکلات و اختلافات بیرون حرفی نزنید.
و...
نذری برای اصلاح زندگی بکنید و ان شالله که درست میشه.
ما هم دعا گو هستیم.
در پناه خدا

 


ممنونم از وقتی که گذاشتی عزیزم، هرچقدر هم که بنویسی من میخونم و خوشحال میشم....
فقط یه نکته رو بگم، اینکه قضیه لباس پوشیدنم رو که گفتم تو حرفام و شما اشاره کردی رو شوهرم ازم نخواسته! خواسته مادرش از من بوده... که شوهرم میگه تو کار خودت و بکن، نظر من مهمه، اما مادرش دست بردار نیست و هربار با مثال زدن این و اون و بازگو کردن نظرات فوزولهای اطرافش که مسخرم میکنن، آزارم میده
پوشش بیرون من چادر هست، اما به قول امروزی ها بی کلاس نیست، فقط حجابم کامله، برای خونه هم لباس های خوب و باز میپوشم که شوهرم دوست داره، یعنی بیشتر به نظر اون اهمیت میدم تو این مورد...
میمونه در مورد رابطه جنسی که بازم با اجازتون توضیحی رو اضافه کنم:
رابطه دهانی که گفتم اصلا اونچه شما تصور کردین(لب به لب) نبود منظورم، منظورم یکی از روشهای تحریک کننده آقایان هست که خانمها باید براشون انجام بدن.... کلا رابطه ما برعکسه، از شروعش تا پایانش کسی که تحریک میکنه من هستم و خودم فیضی نمیبرم جز درد و زخم و انواع عفونت و .... مخصوصا برای اینکه بهداشتش رو هم رعایت نمیکنه و برای اینکه بتونه کارش رو راحت تر و سریعتر انجام بده گاهی با آب دهانش بدنش رو خیس میکنه که شدیدا باعث چندش و سردی من میشه...
قدیم تر ها میل جنسیش خیلی شدید و زیاد بود، میل جنسی من هم همینطور، همیشه بهش تمایل داشتم، اما کم کم که رفتارهاش باعث سردی من شد، اون هم با دیدن لذت نبردن من رابطه رو کم کرد و الانم هربار که ناچاره میاد سراغم...
من اون وقتها هم که خوب بودیم وقتی بهش میگفتم کاری اذیتم میکنه و اینها، ناراحت میشد، یا قول میداد انجام نده، اما باز انجام میداد و باعث رنجش من میشد
اصلا بذارید از اولش بگم
ما دوران عقد طولانی ای داشتیم که توش رابطه جنسی هم داشتیم، همه چی هم خوب پیش میرفت تا اینکه من 2 بار با وجود استفاده از روش جلوگیری، برام بارداری پیش اومد که بلافاصله رفتم دکتر و....، اما چون از همه مخفی میکردیم و مخفیانه هم رفتم دکتر و جلوی باردارشدنم رو گرفتم، سر استرسی که بهم وارد شد، یه افسردگی و ترس از رابطه بصورت موقتی برام پیش اومد که دقیقا در زمانی که نیاز به حمایت همسرم داشتم تا برگردم به حالت قبل و آروم شم، اون به نحوه های نمختلف ناراحتیش و بروز داد و ازم فاصله گرفت و منم حس کردم فقط برای رابطه من و میخواسته و ازش دورتر شدم، حالتم در اون زمان طوری بود که از هر کاری که من و یاد رابطه مینداخت میترسیدم... این ماجرا مدتی طول کشید و من کم کم خوب شدم، که شد نزدیک عروسیمون، دیگه چون نزدیک بود و مشغول هم بودیم دیگه رابطه نداشتیم تقریبا، تا اینکه مشکلات قبل عروسی و برنامه ریزی ها پیش اومد که شوهرم از همون زمان شروع کرد به تنها گذاشتن من و ازم میخواست همه کارها رو یا خودم تنها انجام بدم یا با خانوادش و خودش برای هیچ کاری با من و با ما نیومد، و با دلخوری عروسی ای برپا شد و اومدیم تو خونه ای که قرار نبود بیایم، قرار بود خونه مستقل تهیه کنن برامون که نکردن
و باز از روز اول که اومدیم توی خونه، به همین رفتارش تا حدی ادامه داد و خیلی کم بهم محبت میکرد و همش درگیر کارش بود، هر روز بیشتر از دیروز
دیگه هیچ جا همراهم نمیومد، به خانوادم سر نمیزد، و همه جا مجبور بودم نرم یا تنها برم
و در عوض تو جمع خانواده خودش انتظار داشت همش برم، تو جمع فامیلشون باهاش بیام و دم نزنم
فشارهای خانوادشم که روز به روز به هردومون بیشتر میشد و هر دو از خونه فراری شدیم
مشکلات بیشتر شد، و خونمون شد خوابگاه
اوایل تقریبا همه چیز قابل حل تر و بهتر بود، بجز رابطه جنسی
که روز به روز کم میشد و خشک تر
حرفی هم که میزدم میرفت تو تحریم و قطع میکرد
کم کم منم که به سردی رسیدم، این سردی ها در هم گره خورد و دیگه تعهدها و وظایف و محبت های زن و شوهری محو تر شدن
من بارها سعی کردم که رابطه رو گرم کنم و براش جذابیت بوجود بیارم، اما تنها نتیجش این بود که اون لذت میبرد و بیشتر فکر میکرد من مشکلی ندارم و اصلا کاری برای لذت من انجام نمیداد و برعکس بیشتر باعث اذیت شدنم میشد و همه این چیزها با هم یه تنفری از رابطه در من ایجاد کرد
مخهصوصا که زندگیمون شرطی شده بود، هر نوع محبت یا لباس زیبای من یا رفتارهای خوب من و امثال این برای شوهرم منجر میشد به رابطه ی جنسی، هیچ محبت دیگه یا تغییری توی رفتاراش نمیاد و فقط با رابطه جواب میداد که اونم رابطه یک طرفه بود
خلاصه این چرخه ادامه داشت تاااااا الان که دیگه میدونی چطوره.... یعنی بین حرفام گفتم...
من در مورد ماهواره و اینها خیلی تند برخورد میکردم، و در مورد سایر رفتارهای خانوادش که مخالف دین و ... بود،( که البته دلیل مهمتر رفتارم این بود که حس میکردم شوهرم فریبم داده، چون از اول آَنایی هربار علامتی ازشون میدیدم و به شوهرم عنوان میکردم، بهم میقبولوند که دارم اشتباه برداشت میکنم

 

 

نگین مو و صورت کریستال

قیمت: 4800تومان
قیمت : 4000 تومان

 

  • نگین مو و صورت کریستال

  • بسیار زیبا و درخشنده با کیفیتی بسیار عالی

  • متمایز و خیره کننده

  • با قابلیت استفاده آسان

  •  مناسب برای تمام خانم های شیک و با سلیقه

  •  با کمترین هزینه و در کوتاهترین زمان

  • مثل حرفه ای ها آرایش کنید

  • زیبا شیک و منحصر بفرد

  • محصولی بسیار زیبا و پر طرفدار

  • درخشان و خیره کننده

  • با کیفیت ، مقاوم و زیبا با 200 نگین درخشان

 

Image Alternative textImage Alternative textImage Alternative textImage Alternative textImage Alternative textImage Alternative textImage Alternative textImage Alternative textImage Alternative textImage Alternative text
 

 

هزارن طرح زیبا را میتوان با این محصول بی نظیر بر روی مو و بدن ایجاد نمود.

با کمترین هزینه و در کوتاهترین زمان مثل حرفه ای ها آرایش کنید.

همه محو مدل مو و دست های زیبای شما خواهند شد.

فرصت را از دست ندهید با این محصول در مهمانی ها تک و زیبا بدرخشید .قابل استفاده برای افراد یا سالن های آرایش عروس.

 

 

 

ویدئو موجود نمیباشد
 
 
۱۵ بهمن ۹۵ ، ۰۵:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
alireza karimi

3 ماهه که متوجه شدم همسرم با خانمی ارتباط تلفنی دارد

با سلام
 
خانمی هستم 28 ساله مدت 4 سال ازدواج کردم مدت 3 ماهه که متوجه شدم همسرم با خانمی ارتباط تلفنی دارد و همیشه سعی میکنه گوشی رو از دسترس من خارج کنه الان این تماسا بیشتر شده نمدونم چکار کنم از طرفی حدود رابطشون نمیدونم از طرفی اگر هم از همسرم سوال کنم کمبود چیزی داره میگه نه اگر به موضوع گوشی اشاره کنم ناراحت میشه که به من شک داری از این حرفا و من مدت سه ماهه صبر کردم و به زندگی عادی ادامه دادم اما دیگه نمیتونم لطفا راهنمایی کنید چطور موضوع به همسرم بگم
 

با سلام وادب :

ضمن تشکر از حسن اعتماد شما ، از این که توفیق خدمت به شما را داریم خداوند منان را سپاسگذاریم.

خواهر گرامی در این زمینه لازم است به چند نکته دقت فرمائید: 

1- در بسیاری از موارد شک ها و تردید های خانمها که به خاطر شدت محبت و حس انحصار طلبی آنهاست ، کاملا بی مورد است. و چه بسا شوهرشان هیچ کار اشتباهی مرتکب نشده و اصلا متوجه این مساله نیست و گاهی از حساسیت همسر ، تعجب میکند.

اخطار :

گاهی حساس شدن خانم ها باعث انگیزش حس لجبازی آقایان شده و آنها را خسته می کند و اگر هم چیزی نبوده آنها را تحریک به انجام آن میکند. ( به قول معروف می گویند : آش نخورده و دهان سوخته ؟ من که متهم هستم پس اقلا بهره ای ببرم !!! ) و این کار را دشوار تر می کند و خود ، مشکل آفرین است.

2- در فرض وجود رابطه و لغزش همسر ، کاملا با تدبیر جلو بروید و تسلیم احساسات نشوید ( هر چند گاهی این کار سخت می شود ... ).

ابتدا مروری بر رابطه خود کنید.( همه جوانب : عاطفی ، جنسی ، ظاهری و...). ببینید چه ضعفی هست. و سعی کنید آن را جبران کنید.( گاهی لازم است غیر مستقیم یا مستقیم در این زمینه با همسرتان به دور از توجه به رابطه جدید او ، گفتگو کنید.)

3-ممکن است خوب متوجه مشکل و ریشه آن نشوید. در این موقع می توانید از شخص مورد اعتماد و آگاه دیگری کمک بگیرید. در مواردی مراجعه به مشاور متخصص لازم می شود.

4- نظر به اینکه همسر داری و جذب همسر علاوه بر مسائل شخصی ، یک مهارت آموختنی است ، لازم است در این زمینه بیشتر مطالعه داشته باشید.

 

برای روشن تر شدن موضوع و بهره مندی بقیه عزیزان مطالبی را در ادامه تقدیم می کنیم:

 

از آفت‏های ویرانگر زندگی، سوءظن و بدگمانی افراد خانواده نسبت به یکدیگر است. سوءظن، درست مانند طوفانی تکان دهنده، ستون‏های استوار یک زندگی را متزلزل می‌کند....

 عشق، صداقت و خوش‏بینی معیارهای لازم برای داشتن یک زندگی سالم هستند که در زیر سایه شک نابود می‌شوند. خداوند مهربان انسان را آفرید و به او قدرت اندیشیدن و درست تصمیم گرفتن را عطا فرمود تا در زندگی به مدد عقل و درایت خویش، راه درست را بپیماید اما وقتی زیر هجوم افکار بیمارگونه شک، قدرت تصمیم‌گیری‌تان از بین می‌رود؛ قلبتان پر از افکار شیطانی می‌شود و ایمان در دلتان می‌میرد و زندگی را می‌بازید.

بیشتر همسرانی که دچار مشکل روحی روانی ناشی از سوءظن، به‌ویژه در آغاز زندگی مشترک می‏شوند، خود نیز در ابتدا خواهان چنین نگرش و روشی نبوده‏اند. اگر پای درد دل‏های آنها بنشینیم، خواهیم فهمید که بیشتر آنها به علت عدم شناخت صحیح از یکدیگر و یا در برخی موارد، به خاطر مخفی کردن واقعیت، طعمه دام وسوسه‏انگیز سوءظن شده‏اند و متاسفانه هیچکس به آنها نیاموخته که چطور از دام این افکار آزاردهنده رها شوند. از منظر دین نیز گمان‏های نادرست، گناه شمرده می‏شوند. حتما این آیه قرآن را که به صراحت، مومنان را از این رذیله اخلاقی برحذر داشته، خوانده‌اید که:

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اجْتَنِبوا کَثیرا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ. (حجرات : 12)

ای مومنان! از بسیاری از گمان‏ها بپرهیزید که پاره‏ای از آنها گناه است

 «... وقتی به همسرم سوءظن پیدا کردم او را بی‌درنگ کشتم و حالا پشت میله‌های زندانم و دختر 4ساله‌ام یتیم و بی‌مادر شده. این، شک بود که ایمانم را از من گرفت و من با دست خودم زن و بچه‌ام را نابود کردم. خیلی دیر فهمیدم که شک‌ام بی‌پایه بود و مردی که از خانه‌مان بیرون آمد، مامور برق بوده. کاش هرگز تصمیم عجولانه نمی‌گرفتم...»

حامد ابراهیم پور، حقوقدان و عضو کانون وکلای دادگستری مرکز درباره این پرونده می‌گوید: «قانونگذار تنها در یک مورد، این حق را به زوج می‌دهد و آن هم این است که بر طبق ماده 630 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد، می‌تواند در همان حال آنان را به قتل برساند و در صورتی که زن مُکْرَه شده باشد، فقط مرد بیگانه را می‌تواند به قتل برساند. در پرونده فوق‌الذکر ردپایی از خیانت زوجه (مقتوله) و مشاهده عمل زنای او با دیگری وجود ندارد، بنابراین فرض بالا منتفی‌ است و عمل شوهر قتل عمد تشخیص داده شده است

اگر دو نفر به هم اعتماد کامل داشته باشند، به هیچ‌وجه شک و تردید در رابطه‌شان جایی ندارد اما اگر به هر دلیل لغزشی در رابطه‌شان پیش بیاید و اعتمادشان را به یکدیگر از دست بدهند، باید از یک شخص ثالث برای بهبود روابط‌شان کمک بگیرند. این شخص ثالث می‌تواند یک بزرگ‌تر یا یک مشاور خوب باشد.

دکتر نرگس طالقانی : چگونه افکار مشکوک‌مان را به همسرمان بگوییم؟

برخی رفتارها مانند شک، وسواس، استرس، اضطراب و تردید در وجود همه افراد پیدا می‌شود و می‌توانم بگویم که داشتن این‌گونه رفتارها در حد کم و متعادل برای تمام افراد لازم است. اما اگر این رفتارها از حد تعادل‌شان خارج و بیشتر از انتظار ما یا اطرافیان‌مان شود، دیگر یک ضرورت نیستند و می‌توان آنها را رفتارهای بیمارگونه یا حتی بیماری روانی دانست که نام‌گذاری آن به شدت و ضعفش بستگی دارد. در مورد شک و تردید و شکاک بودن افراد، مخصوصا زوج‌ها به یکدیگر باید عرض کنم که معمولا دو نوع مختلف از شک بین زن و شوهرها حاکم است. اولین صورت این است که فرد بدون اینکه حرکتی یا حرفی از همسرش دیده یا شنیده باشد به او شک می‌کند و این‌گونه افراد حتی به خودشان هم شک دارند.

 

 این نوع شک، ارتباط کوچکی هم با وسواس دارد؛ بهترین کار این است که با تمرین زیاد، خودشان را اصلاح کنند؛ مثلا وقتی درباره همسرشان چیزی ندیده‌اند و نشنیده‌اند، بی‌خودی او و خودشان را آزار ندهند. البته علاوه بر تمرین کردن، گاهی لازم است با یک مشاور صحبت کنید تا بتوانید این مشکل را حل کنید. نوع دیگر شک و تردید در مورد برخورد با دیگران و مخصوصا همسران نسبت به یکدیگر است. این شک، خارج از اختیار خود فرد است و خودش به 2 نوع تقسیم می‌شود. در نوع اول، فرد حرف، عمل یا رفتاری را از همسرش دیده که این رفتار او را به شک واداشته و در نوع دوم، حرف یا کار خاصی نبوده اما همسران بی‌جهت نسبت به یکدیگر، حساس می‌شوند.

 

 این نوع شک هم نوعی رفتار وسواس‌گونه است که فرد باید مشکلش را خیلی زود حل کند تا بیشتر از این از نظر روانی تحت فشار قرار نگیرد. راه‌حل این مشکل هم آن است که مساله را با همسرتان در میان بگذارید و مطمئن شوید که فکرتان درست است یا نه؟ اگر درست نبود که متوجه اشتباه‌تان می‌شوید و درصدد اصلاح رفتارهایتان برمی‌آیید و اگر درست بود هم که حداقل طرف مقابل‌‌تان متوجه اشتباهش می‌شود و سعی می‌کند رفتارش را درست کند. حالا ببینید، زمانی شما حرکت خطایی از همسرتان می‌بینید و دیگر مطمئن می‌شوید که شکتان به یقین تبدیل شده است. مثلا متوجه می‌شوید که شوهرتان با خانم دیگری رابطه دارد و وقتی هم که موضوع را با او مطرح می‌کنید، کاملا انکار می‌کند.

 

در این حالت شما باید در یک فرصت مناسب، ثابت کنید که متوجه این رابطه شده‌اید و با دادن یک نشانه به او ثابت کنید که متوجه این رفتارش شده‌اید. ممکن است همسر شما از اینکه بفهمد شما متوجه رفتارش هستید، شرمنده شود و دیگر خطایش را تکرار نکند ولی اگر شما نتوانید درست حرف‌هایتان را به او انتقال دهید، وضعتان بهتر که نمی‌شود هیچ، تازه ممکن است رویتان هم به یکدیگر باز بشود و دیگر همسرتان هیچ ناراحتی بابت انجام کارهایش نداشته باشد.

مساله را با همسرتان در میان بگذارید و مطمئن شوید که فکرتان درست است یا نه؟ اگر درست نبود که متوجه اشتباه‌تان می‌شوید و درصدد اصلاح رفتارهایتان برمی‌آیید و اگر درست بود هم که حداقل طرف مقابل‌‌تان متوجه اشتباهش می‌شود و سعی می‌کند رفتارش را درست کند.

 اولین نکته آن است که پس از رسیدن به یقین به هیچ‌وجه داد و بیداد راه نیندازید و همه را خبر نکنید. حواستان باشد که برای درست شدن یک رابطه، نباید رفتار اشتباه را با رفتار اشتباه‌تری جبران کنید. خونسردی خودتان را حفظ کنید و منتظر یک فرصت مناسب بمانید. دومین گام این است که در کمال آرامش و به صورت غیر مستقیم همسرتان را متوجه کارش کنید. به این شکل، او خیلی راحت‌تر رفتار خطایش را می‌پذیرد و آن را اصلاح می‌کند. به عنوان آخرین نکته هم باید بگویم که اگر دو نفر به هم اعتماد کامل داشته باشند، به هیچ‌وجه شک و تردید در رابطه‌شان جایی ندارد اما اگر به هر دلیل لغزشی در رابطه‌شان پیش بیاید و اعتمادشان را به یکدیگر از دست بدهند، باید از یک شخص ثالث برای بهبود روابط‌شان کمک بگیرند. این شخص ثالث می‌تواند یک بزرگ‌تر یا یک مشاور خوب باشد. تنها نکته مهم هم این است که این شخص میانجی، مورد اعتماد هر دو طرف باشد تا آنها به راهکار او اعتماد و عمل کنند تا رفتارشان نسبت به هم اصلاح شود. به خاطر داشته باشید نباید هیچ نکته‌ای را از مشاور منتخب‌تان مخفی کنید. او در صورتی موفق می‌شود یاری‌تان کند که همه‌چیز را با ریزه‌کاری‌هایش بداند. این را هم هرگز فراموش نکنید که دروغ، سرمنشا بروز شک در طرف مقابل‌تان است. پس همیشه همسرتان را نسبت به کارهایی که می‌کنید آگاه سازید تا کارتان به شک و فاصله گرفتن از هم نیفتد.

جهت حسن امانت :

این مقاله برگرفته از نوشته خانم الهه رضاییان- مصاحبه با دکتر نرگس طالقانی درج شده در سایت تبیان است. ( با تلخیص)

از آفت‏های ویرانگر زندگی، سوءظن و بدگمانی افراد خانواده نسبت به یکدیگر است. سوءظن، درست مانند طوفانی تکان دهنده، ستون‏های استوار یک زندگی را متزلزل می‌کند....

 عشق، صداقت و خوش‏بینی معیارهای لازم برای داشتن یک زندگی سالم هستند که در زیر سایه شک نابود می‌شوند. خداوند مهربان انسان را آفرید و به او قدرت اندیشیدن و درست تصمیم گرفتن را عطا فرمود تا در زندگی به مدد عقل و درایت خویش، راه درست را بپیماید اما وقتی زیر هجوم افکار بیمارگونه شک، قدرت تصمیم‌گیری‌تان از بین می‌رود؛ قلبتان پر از افکار شیطانی می‌شود و ایمان در دلتان می‌میرد و زندگی را می‌بازید.

بیشتر همسرانی که دچار مشکل روحی روانی ناشی از سوءظن، به‌ویژه در آغاز زندگی مشترک می‏شوند، خود نیز در ابتدا خواهان چنین نگرش و روشی نبوده‏اند. اگر پای درد دل‏های آنها بنشینیم، خواهیم فهمید که بیشتر آنها به علت عدم شناخت صحیح از یکدیگر و یا در برخی موارد، به خاطر مخفی کردن واقعیت، طعمه دام وسوسه‏انگیز سوءظن شده‏اند و متاسفانه هیچکس به آنها نیاموخته که چطور از دام این افکار آزاردهنده رها شوند. از منظر دین نیز گمان‏های نادرست، گناه شمرده می‏شوند. حتما این آیه قرآن را که به صراحت، مومنان را از این رذیله اخلاقی برحذر داشته، خوانده‌اید که:

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اجْتَنِبوا کَثیرا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ. (حجرات : 12)

ای مومنان! از بسیاری از گمان‏ها بپرهیزید که پاره‏ای از آنها گناه است

 «... وقتی به همسرم سوءظن پیدا کردم او را بی‌درنگ کشتم و حالا پشت میله‌های زندانم و دختر 4ساله‌ام یتیم و بی‌مادر شده. این، شک بود که ایمانم را از من گرفت و من با دست خودم زن و بچه‌ام را نابود کردم. خیلی دیر فهمیدم که شک‌ام بی‌پایه بود و مردی که از خانه‌مان بیرون آمد، مامور برق بوده. کاش هرگز تصمیم عجولانه نمی‌گرفتم...»

حامد ابراهیم پور، حقوقدان و عضو کانون وکلای دادگستری مرکز درباره این پرونده می‌گوید: «قانونگذار تنها در یک مورد، این حق را به زوج می‌دهد و آن هم این است که بر طبق ماده 630 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد، می‌تواند در همان حال آنان را به قتل برساند و در صورتی که زن مُکْرَه شده باشد، فقط مرد بیگانه را می‌تواند به قتل برساند. در پرونده فوق‌الذکر ردپایی از خیانت زوجه (مقتوله) و مشاهده عمل زنای او با دیگری وجود ندارد، بنابراین فرض بالا منتفی‌ است و عمل شوهر قتل عمد تشخیص داده شده است

اگر دو نفر به هم اعتماد کامل داشته باشند، به هیچ‌وجه شک و تردید در رابطه‌شان جایی ندارد اما اگر به هر دلیل لغزشی در رابطه‌شان پیش بیاید و اعتمادشان را به یکدیگر از دست بدهند، باید از یک شخص ثالث برای بهبود روابط‌شان کمک بگیرند. این شخص ثالث می‌تواند یک بزرگ‌تر یا یک مشاور خوب باشد.

دکتر نرگس طالقانی : چگونه افکار مشکوک‌مان را به همسرمان بگوییم؟

برخی رفتارها مانند شک، وسواس، استرس، اضطراب و تردید در وجود همه افراد پیدا می‌شود و می‌توانم بگویم که داشتن این‌گونه رفتارها در حد کم و متعادل برای تمام افراد لازم است. اما اگر این رفتارها از حد تعادل‌شان خارج و بیشتر از انتظار ما یا اطرافیان‌مان شود، دیگر یک ضرورت نیستند و می‌توان آنها را رفتارهای بیمارگونه یا حتی بیماری روانی دانست که نام‌گذاری آن به شدت و ضعفش بستگی دارد. در مورد شک و تردید و شکاک بودن افراد، مخصوصا زوج‌ها به یکدیگر باید عرض کنم که معمولا دو نوع مختلف از شک بین زن و شوهرها حاکم است. اولین صورت این است که فرد بدون اینکه حرکتی یا حرفی از همسرش دیده یا شنیده باشد به او شک می‌کند و این‌گونه افراد حتی به خودشان هم شک دارند.

 

 این نوع شک، ارتباط کوچکی هم با وسواس دارد؛ بهترین کار این است که با تمرین زیاد، خودشان را اصلاح کنند؛ مثلا وقتی درباره همسرشان چیزی ندیده‌اند و نشنیده‌اند، بی‌خودی او و خودشان را آزار ندهند. البته علاوه بر تمرین کردن، گاهی لازم است با یک مشاور صحبت کنید تا بتوانید این مشکل را حل کنید. نوع دیگر شک و تردید در مورد برخورد با دیگران و مخصوصا همسران نسبت به یکدیگر است. این شک، خارج از اختیار خود فرد است و خودش به 2 نوع تقسیم می‌شود. در نوع اول، فرد حرف، عمل یا رفتاری را از همسرش دیده که این رفتار او را به شک واداشته و در نوع دوم، حرف یا کار خاصی نبوده اما همسران بی‌جهت نسبت به یکدیگر، حساس می‌شوند.

 

 این نوع شک هم نوعی رفتار وسواس‌گونه است که فرد باید مشکلش را خیلی زود حل کند تا بیشتر از این از نظر روانی تحت فشار قرار نگیرد. راه‌حل این مشکل هم آن است که مساله را با همسرتان در میان بگذارید و مطمئن شوید که فکرتان درست است یا نه؟ اگر درست نبود که متوجه اشتباه‌تان می‌شوید و درصدد اصلاح رفتارهایتان برمی‌آیید و اگر درست بود هم که حداقل طرف مقابل‌‌تان متوجه اشتباهش می‌شود و سعی می‌کند رفتارش را درست کند. حالا ببینید، زمانی شما حرکت خطایی از همسرتان می‌بینید و دیگر مطمئن می‌شوید که شکتان به یقین تبدیل شده است. مثلا متوجه می‌شوید که شوهرتان با خانم دیگری رابطه دارد و وقتی هم که موضوع را با او مطرح می‌کنید، کاملا انکار می‌کند.

 

در این حالت شما باید در یک فرصت مناسب، ثابت کنید که متوجه این رابطه شده‌اید و با دادن یک نشانه به او ثابت کنید که متوجه این رفتارش شده‌اید. ممکن است همسر شما از اینکه بفهمد شما متوجه رفتارش هستید، شرمنده شود و دیگر خطایش را تکرار نکند ولی اگر شما نتوانید درست حرف‌هایتان را به او انتقال دهید، وضعتان بهتر که نمی‌شود هیچ، تازه ممکن است رویتان هم به یکدیگر باز بشود و دیگر همسرتان هیچ ناراحتی بابت انجام کارهایش نداشته باشد.

مساله را با همسرتان در میان بگذارید و مطمئن شوید که فکرتان درست است یا نه؟ اگر درست نبود که متوجه اشتباه‌تان می‌شوید و درصدد اصلاح رفتارهایتان برمی‌آیید و اگر درست بود هم که حداقل طرف مقابل‌‌تان متوجه اشتباهش می‌شود و سعی می‌کند رفتارش را درست کند.

 اولین نکته آن است که پس از رسیدن به یقین به هیچ‌وجه داد و بیداد راه نیندازید و همه را خبر نکنید. حواستان باشد که برای درست شدن یک رابطه، نباید رفتار اشتباه را با رفتار اشتباه‌تری جبران کنید. خونسردی خودتان را حفظ کنید و منتظر یک فرصت مناسب بمانید. دومین گام این است که در کمال آرامش و به صورت غیر مستقیم همسرتان را متوجه کارش کنید. به این شکل، او خیلی راحت‌تر رفتار خطایش را می‌پذیرد و آن را اصلاح می‌کند. به عنوان آخرین نکته هم باید بگویم که اگر دو نفر به هم اعتماد کامل داشته باشند، به هیچ‌وجه شک و تردید در رابطه‌شان جایی ندارد اما اگر به هر دلیل لغزشی در رابطه‌شان پیش بیاید و اعتمادشان را به یکدیگر از دست بدهند، باید از یک شخص ثالث برای بهبود روابط‌شان کمک بگیرند. این شخص ثالث می‌تواند یک بزرگ‌تر یا یک مشاور خوب باشد. تنها نکته مهم هم این است که این شخص میانجی، مورد اعتماد هر دو طرف باشد تا آنها به راهکار او اعتماد و عمل کنند تا رفتارشان نسبت به هم اصلاح شود. به خاطر داشته باشید نباید هیچ نکته‌ای را از مشاور منتخب‌تان مخفی کنید. او در صورتی موفق می‌شود یاری‌تان کند که همه‌چیز را با ریزه‌کاری‌هایش بداند. این را هم هرگز فراموش نکنید که دروغ، سرمنشا بروز شک در طرف مقابل‌تان است. پس همیشه همسرتان را نسبت به کارهایی که می‌کنید آگاه سازید تا کارتان به شک و فاصله گرفتن از هم نیفتد.

 

گل شورتی

قیمت: 12000تومان
قیمت : 10000 تومان

 

  • طراحی فوق العاده و بی نظیر

  • بسیار نرم و لطیف و زیبا

  • گل لاله با گلبرگی از شورت

  •  هدیه ای خاص و منحصر به فرد

  • وسط گلبرگ های زیبای این گل یک هدیه زیباست

  • جنس شورت گیپور

  • سایز :  36 تا 42

Image Alternative textImage Alternative textImage Alternative textImage Alternative textImage Alternative textImage Alternative textImage Alternative text
 

 

به دنبال هدیه ای خاص و منحصر به فرد میگردید؟در میان گلبرگ های این گل رازی نهفته است که شما حتی فکرش را هم نمی توانید کنید.

به راستی رازِ این گل زیبا و لطیف چیست؟؟دوست دارید  این راز را کشف کنید؟

ما به شما گل شورتی را پیشنهاد میکنیم.این گل در لفافی پلاستیکی کادوپیچی شده است.جنس شورت این کار گیپور هست که یک لب قرمز تو خالی زیباترش  کرده است.با خرید این محصول  همسرتان را شگفت زده کنید.

توجه: این محصول با نام گل جادویی برای شما ارسال می شود!

 

 

 

ویدئو موجود نمیباشد
 
 
۱۵ بهمن ۹۵ ، ۰۵:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
alireza karimi

شوهرم به من خیانت کرد ومن این موضوع را فهمیدم

سلام شوهرم به من خیانت کرد ومن این موضوع را فهمیدم.با خواهش وتمنا تقاضای بخشش کرد من هم حاظر شدم دوباره با او زندگی کنم.هر روز مشکلات زندگی مابیشتر میشود .البته نه مشکلاتبین من وهمسرم ..مسکلات زندگی.آیا اشتباه کردم که کنار او برگشتم گاهی فکر میکنم به خاطر گناهان او است که مشکل پشت مشکل میاید البته او نیز توبه کرده.

 

با سلام خدمت شما خواهر بزرگوار

 

این که شما، شوهر خود را بخشیده اید نه تنها کار اشتباهی نکرده اید، بلکه کار بزرگ و پسندیده ای را انجام داده اید. بخشیدن افراد در موقعی که طرف مقابل کار بسیار ناپسندی انجام داده باشد، کار هر فردی نیست و چشم پوشی کردن در این جا، کار بزرگی است. ان شاء الله خداوند متعال به شما خیر دنیا و آخرت را بدهد.

 

شما مناسب است که مشکلات زندگی را به خاطر گناهان شوهر خود تعبیر و تفسیر نکنید. با توجه به این که بیان کرده اید که شوهر شما از گناهان خود توبه کرده است و ان شاء الله خداوند رئوف هم از سر تقصیرات گناهان ایشان گذشته است، بنابراین وجهی برای  این گونه تعبیر کردن نمی باشد.

 

خواهر گرامی، ریشه و علل مشکلات زندگی را در جای دیگری جستجو کنید. البته زندگی بدون مشکلات نمی شود و انتظار این که زندگی اصلاً دارای مشکلات نباشد، انتظار درستی نیست. در واقع دنیا محل امتحان و ابتلاء به سختی ها و مشکلات است و ویژگی دنیا همین است. آن چه که مهم است این است که افراد مشکلات را مدیریت کرده و حل کنند.

 

ان شاء الله در تمامی مراحل زندگی موفق باشید.

 

 

 

لیف جادویی صورت

لیف جادویی صورت جدیدترین وسیله در دنیای آرایش

محصولی بی نظیر و متفاوت در صنعت لوازم آرایش و بهداشتی

از پوست زیبای خود محافظت کنید

با لیف جادویی دیگر نیازی به مواد شیمیایی مضر نخواهید داشت

قابل استفاده در هر زمان و مکان

تمام صابون های که صورت شما را خشک و خراب می کنند دور بریزید

حالا با لیف جادویی فقط شما به آب نیاز دارید

این بهترین و تا یید شده ترین روش برای شستشوی

 صورت و پاک کردن آرایش است

به جای استفاده از مواد شوینده زیان آور فقط

 با آب و لیف جادویی آرایش خود را پاک کنید

لیف جادوویی شماره مجوز   44659/172/د

isbn:978-600-5097-02-6

 

 

11500 تومان

۱۵ بهمن ۹۵ ، ۰۵:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
alireza karimi